منابع آگاه به کانون حقوق بشر ایران، گزارش کردهاند، منوچهر فلاح و پیمان فرحآور مدتهاست از درد شدید معده، التهاب داخلی و علائم نگرانکننده جسمانی رنج میبرند. طبق گزارشهای موجود، در بدن هر دو زندانی بیش از ۲۰ غده ناشناخته رشد کرده و اندازه برخی از آنها به اندازه یک گردو گزارش شده است.
به گفته نزدیکان، پیمان فرحآور به دلیل ناتوانی در خوردن غذای زندان بیش از ۱۵ کیلوگرم کاهش وزن داشته و از ضعف شدید رنج میبرد. منوچهر فلاح نیز با علائم مشابه در شرایطی ناپایدار قرار دارد و طبق ارزیابی اولیه نیاز فوری به آزمایشهای تخصصی، نمونهبرداری و تصویربرداری پزشکی دارد.
با وجود این وضعیت خطرناک، هیچ بررسی تخصصی درباره ماهیت این غدهها انجام نشده و زندانیان حتی به پزشک متخصص دسترسی ندارند.
گزارشها به کانون حقوق بشر ایران، حاکی است که مسئولان زندان لاکان رشت به دستور وزارت اطلاعات، از اعزام منوچهر فلاح و پیمان فرحآور به بیمارستان یا انجام آزمایشهای تشخیصی جلوگیری میکنند. این اقدام بهطور گسترده بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار بر زندانیان سیاسی تعبیر شده است.
زندانیان سابق این زندان تأیید کردهاند که روند عدم رسیدگی پزشکی در لاکان «رویکردی سیستماتیک» است و بهویژه درباره زندانیان با پروندههای سیاسی و امنیتی اعمال میشود.
منوچهر فلاح و پیمان فرحآور در بند «میثاق» زندان لاکان نگهداری میشوند؛ بندی که به روایت منابع آگاه، محیطی بسته بدون هواخوری، نور طبیعی، امکان تحرک یا دسترسی به امکانات اولیه بهداشتی است. زندانیان در این بند عملاً در وضعیت شبهانفرادی و محروم از ارتباط با دیگر زندانیان قرار دارند.
کارشناسان حقوق زندانیان تأکید میکنند که ترکیب محرومیت از درمان و نگهداری در چنین فضاهایی میتواند آسیبهای جبرانناپذیر جسمی و روانی ایجاد کند و روند بیماری را تسریع نماید.
خانوادهها نیز اعلام کردهاند در بیخبری مطلق قرار دارند و کوچکترین تماسی برای اطلاعرسانی درباره روند درمان یا وضعیت جسمی این زندانیان دریافت نکردهاند.
گزارشهای موجود درباره شرایط منوچهر فلاح و پیمان فرحآور و سایر زندانیان سیاسی در زندان لاکان رشت نشان میدهد که الگوهای مدیریت و نظارت در این زندان با استانداردهای پایه حقوق بشر و آییننامههای رسمی سازمان زندانها فاصله قابلتوجهی دارد.
رفتار زندانبانان در بسیاری از موارد بهعنوان رفتارهای خشونتآمیز و تنبیهی توصیف شده است، امری که فضای روانی زندان را برای زندانیان سیاسی بهطور خاص متشنجتر میکند. یکی از مهمترین محدودیتها، عدم دسترسی زندانیان سیاسی به ملاقات حضوری با خانوادههاست؛ محرومیتی که پیامدهای مستقیم بر سلامت روان، هویت اجتماعی و تابآوری فردی آنان دارد.
در خصوص بند میثاق، که محل نگهداری منوچهر فلاح، پیمان فرحآور و سایر زندانیان سیاسی است، گزارشها وضعیت بهداشتی را نامطلوب و در تعارض با اصول حداقلی سلامت عمومی ارزیابی میکنند. نبود مواد اولیه برای نظافت محیط و کمبود امکانات بهداشتی، موجب انباشت آلودگی و افزایش خطرات ناشی از بیماریهای محیطی شده است.
چنین شرایطی نه تنها کیفیت زندگی زندانیان را کاهش میدهد، بلکه میتواند سلامت جسمی آنان را نیز در معرض آسیبهای جدی قرار دهد. همچنین، محرومیت از حق هواخوری—که یک حق پایه و غیرقابلتعلیق در نظامهای حقوقی و کیفری مدرن محسوب میشود—بهعنوان یکی از چالشهای اساسی در این بند مطرح است. نگهداری زندانیان در فضایی محدود، تاریک و زیرزمینی، آثار قابلتوجهی بر سلامت روان و تنظیم چرخه طبیعی بدن آنها دارد.
در مجموع، دادههای ارائهشده بیانگر آن است که منوچهر فلاح و پیمان فرحآور و سایر زندانیان سیاسی در بند میثاق زندان لاکان رشت با مجموعهای پیچیده از محدودیتهای ساختاری، کمبودهای تجهیزاتی و فشارهای مداوم روبهرو هستند. این وضعیت پرسشهایی جدی درباره رعایت اصول انسانی، حقوق قانونی زندانیان و مسئولیتپذیری نهادی ایجاد میکند و بررسی کارشناسانه و نظارت مستقل را ضروری میسازد.
وضعیت منوچهر فلاح و پیمان فرحآور مصداق آشکار نقض حقوق بنیادین انسانی و بیاعتنایی به تعهدات بینالمللی در قبال سلامت و کرامت زندانیان است.
ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر
هر انسان حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد؛ محرومیت درمانی جان زندانی را تهدید میکند.
ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر
شکنجه و رفتار ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز ممنوع است؛ نگهداری بیماران بدون درمان مصداق آن است.
ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر
همه انسانها حق دسترسی به مراقبتهای پزشکی مناسب دارند؛ این حق عمداً سلب شده است.
ماده ۱۰ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)
با افراد محروم از آزادی باید با انسانیت و احترام به کرامت ذاتی رفتار شود؛ شرایط فعلی خلاف آن است.
ماده ۱۲ میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (ICESCR)
دولت موظف به تضمین بالاترین استاندارد قابل حصول سلامت جسمی است؛ محرومیت درمانی نقض این تعهد است.
این موارد نشان میدهد بیتوجهی عامدانه به درمان زندانیان سیاسی نه یک استثناء، بلکه بخشی از الگوی سیستماتیک نقض حقوق بشر در زندانهای دیکتاتوری حاکم بر ایران است.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر